ماروین، سوسک خونگی و بهترین دوست جیمز، قراره برای اولین بار تو مراسم جمعآوری شرکت کنه.
تو این مراسم سوسکها تو خونه جستوجو میکنند و اشیایی رو جمع میکنند که از اونها در چیدمان خونهشون استفاده میشه.
ایلین یه چیز باارزش پیدا میکنه: یک سکه. ماروین حسودی میکنه چون اون هم دوستداره یه چیز باارزش پیدا کنه و به مادرش هدیه بده.
ماروین با اشتیاق به اتاق خواب جیمز میره و به دنبال چیزی باارزشتر از سکه میگرده.
پدر و عموش چیزای مفیدی پیدا میکنن و ماروین نزدیکه از خودش ناامید شه. که یهو چشمش به چیزی باارزش میافته: یک چیز سیاه و نرم و نوک تیز...